این مقاله تایید نهایی نشده است و صرفاً برای بررسی بصورت عمومی منتشر شده است. (غیر قابل استناد)
سه زرهی دشتآزادگان، تیپ؛ یکی از تیپهای لشکر۹۲زرهی خوزستان در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران.
پیشینه: این تیپ اوایل دهه۱۳۴۰ش در شهرستان مراغه تشکیل و سازماندهی گردید. به دنبال شدت گرفتن اختلافات سیاسی ایران و عراق در سال ۱۳۴۸ش که منجر به تیرگی روابط و صفآرایی نظامی نیروهای دو کشور در نزدیکی مرز شد؛ این تیپ به خوزستان منتقل و تیپ سوم لشکر۹۲زرهی را تشکیل داد. برای محل استقرار تیپ، ابتدا تأسیسات ساختمانی شرکت نفت در شهرهای هفتگل و نفت سفید به عنوان پادگان موقت انتخاب گردید و در سال۱۳۴۹ش پس از بررسیهای نهایی، با توجه به تهدید احتمالی ارتش عراق از محور حلفایه- تنگچذابه- شمالکرخه- حمیدیه به اهواز، محل پادگان در شمال شهرحمیدیه و شرق رودخانهکرخه مشرف به میدان تیراندازی تانک لشکر۹۲زرهی انتخاب گردید و از اوایل سال۱۳۵۰ش شروع به ساختمانسازی شد و تیپ در سال ۱۳۵۵ش در آن مستقر گردید. پادگان جدید دشت میشان نامگذاری شد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به دشتآزادگان تغییر نام یافت(حسینی، نبردهای منطقه اهواز و...،ص۴۳-44).
ساختار و سازمان تیپ ۳زرهی لشکر۹۲ در آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران متشکل از قرارگاه و گروهان قرارگاه تیپ، ۲گردان ۲۶۱و۲۹۳تانک چیفتن، ۲گردان ۱۴۵و۱۰۰ پیاده مکانیزه بود، نیز در اثنای جنگ تحمیلی گردان ۲۳۸تانک از تیپ ۳۷زرهی شیراز به تیپ واگذار گردید و همچنین پس از تشکیل تیپ۴ لشکر۹۲زرهی در سال۱۳۶۲ش، گردان ۱۰۰پیادهمکانیزه از تیپ۳ زرهی جدا و جزء سازمان تیپ۴ قرار گرفت(جمشیدی،ج۱،ص ۲۰ ؛ مستخرجه از اسناد و مدارک پژوهشکده دفاع مقدس نزاجا).
فرماندهان تیپ۳ لشکر۹۲ زرهی از بدو پیروزی انقلاب اسلامی تا پایان جنگ تحمیلی؛ به ترتیب سرهنگ زرهی ستاد سید یعقوب حسینی ازسال ۱۳۵۶ش تا ۲۵آذر۱۳۵۸، سرهنگ زرهی اسرافیل کیان از ۲۵ آذر ۱۳۵۸تا ۱۸تیر۱۳۵۹،سرگرد زرهی سید علی صفوی سهی از۲۰تیرتا۵مهر۱۳۵۹(1319ش-11مرداد۱۳۶۲)، سرهنگ زرهی ستاد اسفندیار عمیدی از۵مهرتا۱آذر ۱۳۵۹(سرپرست)، سرهنگ۲زرهی عبدالله الماسی از ۱آذر ۱۳۵۹تا ۵ تیر۱۳۶۱، سرهنگ زرهی هوشنگ بهرامی از۵ تیر۱۳۶۰تا ۱دی۱۳۶۱، سرهنگ پیاده خلیل سبزلون(امیرینژاد) از ۱دی۱۳۶۱تا ۱آبان۱۳۶۳، سرهنگ زرهی حسین منتصر از۱آبان۱۳۶۳تا ۱شهریور۱۳۶۵، سرهنگ زرهی حسین حبیبی از ۱شهریور ۱۳۶۵تا ۱مهر۱۳۶۶، سرهنگ زرهی یوسف قاسمی از۱مهر۱۳۶۶تا ۱مهر۱۳۶۹ بودند(حسینی، نبردهای منطقه اهواز و...، ص۱۳۷-138و۱۶۰-161؛لیست فرماندهان یگانهای عمده نزاجا، ساحادم آجا).
وضعیت آمادگی رزمی تیپ۳زرهی دشتآزادگان پس از انقلاب اسلامی ایران: با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در۲۲بهمن۱۳۵۷و شکلگیری نظام جمهوریاسلامی در ایران، بروز برخی عوامل از جمله متوقف شدن استخدام و کاهش کارکنان در اثر رهایی از خدمت، تقلیل خدمت سربازی، تضعیف انضباط و سلسله مراتب فرماندهی، انتصابهای غیرتخصصی، انتقالات بی رویه و سرانجام شایعه انحلال ارتش توسط ضدانقلاب و عناصر مغرض، سبب شد تا تیپ۳زرهی قسمتی از استعدادو توان رزمی خود را از دست بدهد. اما بهدنبال حمایت و پشتیبانی قاطع امامخمینی(ره) رهبرکبیرانقلاب از ارتش ایران که علاوه بر جلوگیری از انحلال و حتی تضعیف ارتش، زمینهی اقدامات اساسی برای بازسازی ارتش را نیز فراهم آورد؛ تیپ۳زرهی هم همگام با سایر یگانهای ارتش در لبیک به ندای امام خمینی(ره) بلافاصله شروع به بازسازی و انطباق خود با ارزشها و هنجارهای انقلاب نمود. ولی آغاز بحرانهای امنیتی درخوزستان و شروع درگیریهای مرزی از سوی عراق که موجب اعزام واحدهای این تیپ به مناطق مرزی و بحرانی شد و نیز کشف کودتای نافرجام نقاب در۱۸تیر۱۳۵۹، ضربه جبران ناپذیری به پیکره تیپ۳ وارد آورد و عملاً تلاشها را برای هویتیابی، بازسازی مجدد و بازیافت انسجام از واحدها، نیروها و فرماندهان این تیپ سلب نمود. بطوریکه در آغاز جنگ تحمیلی، استعداد و توان رزمی یگانهای این تیپ در پایینترین سطح از آمادگی و کمتر از۵۰درصد بود(موسویقویدل، معارف جنگ،ص۹۹-108؛ جوادیپور و دیگران،ج۱،ص۶۵-66؛ نجفیراشد، توپخانه در سد و...، ص۴۴۳). برابر گزارش تیپ ۳زرهی دشت آزادگان در ۲ شهریور ۱۳۵۹ به لشکر۹۲زرهی، کسورات و نیازمندیهای تیپ به شرح زیر بود: کمبود پرسنل اعم از افسر، درجهدار، سرباز مخصوص خدمه تانک چیفتن، کمبود قطعات یدکی خودروهای شنی دار چرخدار و جنگافزار، کمبود مکانیک تانک چیفتن و نفربرهای روسی و آمریکایی،فرسوده و خارج از رده بودن خودروهای چرخدار گردانهای پیاده مکانیزه؛ بطوریکه در آغاز جنگ تحمیلی از۱۰۶دستگاه تانکهای سازمانی به علت نقص فنی و یا نداشتن خدمه، فقط ۵۰ دستگاه حاضر بکار و آماده برای شرکت درنبرد بودند(حسینی،تیپ ۳ لشکر ۹۲ زرهی در... ، ص۵۱و۲۰۷؛ همو، نبردهای منطقه اهواز و...، ص ۱۳۷-138).
عملیات پدافندی تیپ۳زرهی دشتآزادگان قبل از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران: برخوردهای مرزی و مقدمات جنگ تحمیلی علیه ایران از اوایل سال ۱۳۵۸ش با برخوردها و تجاوزات زمینی و هوایی پراکنده شروع شد. (حسینی، تاریخ نظامی...، ج۲،ص۱۰۵ و۲۲۷-228). فعالیت نظامی و اقدامات خصمانه ارتش عراق از فروردین ۱۳۵۹در منطقه مرزی جنوب با تحکیم مواضع، تقویت پاسگاهها و افزایش تحرکات مرزی توسعه یافت. این امر سبب شد مسئولان پاسگاههای مرزی ایران احساس خطر کرده و خواستار تقویت پاسگاههای مرزی شوند که به دنبال آن ژاندارمری کل کشور از ستاد مشترک ارتش درخواست کرد نیروی زمینی این پاسگاهها را تقویت نماید. از این رو نیروی زمینی ارتش در ۱۸ فروردین ۱۳۵۹ به تمامی یگانهای تابعه آمادهباش مرحله۲(مهیا شدن برای حضور در مناطق مرزی) را ابلاغ و روز بعد این آمادهباش را به مرحله۳(حرکت و استقرار در مناطق تجمع در نزدیک مرز) ارتقاء داد. پیرو این دستور، عمده عناصر لشکر۹۲زرهی به مناطق عملیاتی پیشبینی شده اعزام و از روز۲۶ فروردین ۱۳۵۹ در مواضع دوم پدافندی نزدیک مرز گسترش یافتند تا در صورت لزوم سریعاً به مواضع خط مقدم تغییر مکان دهند(همو،ص۲۲۸-235؛ همو، جبهه جنوب درشهریور...، ص۸۵). براین اساس، تیپ ۳زرهی از ابتدای سال ۱۳۵۹ش به مناطق مرزی بستان اعزام گردید که این ماموریت بهمدت هفتاد روز و تا پایان خردادماه ادامه داشت. نیرویزمینی در پایان خرداد در برآوردهای خود به این نتیجه رسید که حمله همه جانبه ارتش عراق درآتیه نزدیک محتمل نیست و استمرار و استقرار در خطوط مرزی باعث افت آموزش، نگهداری، روحیه و در نهایت آمادگی رزمی یگانها می شود. لذا تیپ۳زرهی ضمن استقرار یک گروه رزمی در تپه اللهاکبر به عنوان نیروی پوشش برای تأمین تنگ چذابه و غرب بستان، بقیه یگانهایش را به پادگان دشتآزادگان برگرداند تا برنامههای آموزشی و نگهداری را اجرا کنند(همو، تاریخ نظامی...، ج۲،ص۲۴۲-243؛ مستخرجه از اسناد و مدارک پژوهشکده دفاع مقدس نزاجا).
برخوردهای مرزی ایران و عراق در منطقه جنوب بار دیگر از مرداد۱۳۵۹ گسترش یافت و نیروهای عراقی اقدامات تحریکآمیز خود از جمله حمله به پاسگاهها، تاسیسات نفتی، مناطق روستایی، نقل و انتقال وسیع نظامی و تقویت نیروها در امتداد مرز را شدت دادند. برخوردها و صفآرایی نیروهای ایران و عراق در منطقه دشتآزادگان از ۷ مرداد۱۳۵۹ درحوالی پاسگاه سوبله ایران با تبادل آتش سلاحهای سنگین آغاز شد. نیروهای متجاوز عراق در۶ مرداد ۱۳۵۹ با خمپارهانداز، پاسگاه سوبله را زیر آتش گرفتند و تهدید جدی برای مرزداران خودی ایجاد کردند. هنگ ژاندارمری سوسنگرد از لشکر۹۲زرهی درخواست کمک نمود و به لشکر پیشنهاد کرد، گروه رزمی تیپ۳زرهی مستقر در تپه اللهاکبر به حوالی خط مرز تغییر مکان کند و پاسگاه یاد شده را تقویت نماید. با ابلاغ لشکر، عناصری از این گروه رزمی برای تقویت پاسگاه سوبله، به منطقه بستان عزیمت و به آتش دشمن پاسخ دادند و خساراتی به پاسگاه سوبله عراق[شیب] وارد کردند. این درگیریهای اولیه سبب شد ارتش عراق پاسگاه سوبله خود را با نیروهای نظامی بیشتری تقویت کند. متقابلاً تیپ۳زرهی نیز عناصری از گردانهای ۱۰۰ و ۱۴۵پیاده مکانیزه را به پاسگاه سوبله ایران اعزام کرد. دامنه این درگیریها از ۲۵ مرداد ۱۳۵۹ افزایش یافت و به تمام پاسگاههای مرزی سوبله، رشیده، طاوسیه، صفریه، دویرج و فکه در طول۴۰ کیلومتر از خط مرز در محدوده مسئولیت تیپ۳لشکر ۹۲زرهی کشیده شد و منطقه مرزی شمالغرب بستان فعالترین منطقه عملیاتی خوزستان گردید(حسینی، تاریخ نظامی...،ج۲،ص۲۵۹-261؛ نبردهای منطقه اهواز و...، ص۱۳۷-138).
درگیریهای مرزی در شهریور ماه به اوج خود رسید بطوریکه از دهه سوم شهریور احتمال حمله همه جانبه عراق به ایران کاملاً احساس شد. بنابر این نیروی زمینی در روز ۲۱ شهریور۱۳۵۹ به لشکر۹۲ زرهی دستور داد کل یگانهای لشکر به مناطق تجمع تاکتیکی نزدیک مرز تغییر مکان دهند و مراقب وضعیت عملیاتی مناطق مرزی باشند. لشکر۹۲زرهی طی امریهایی در ۲۱ شهریور ۱۳۵۹ به تیپ ۳ ابلاغ کرد که بهمحض رؤیت این دستور مواضع خود در تپههای اللهاکبر را اشغال کند. بر اساس این دستور، تیپ۳زرهی که در پادگان دشتآزادگان و شرق سد کرخه مستقر بود، در محور شمال رودخانه کرخه به سمت غرب حرکت کرد و حوالی تپه اللهاکبر در شمالغربی سوسنگرد، منطقه تجمع تاکتیکی را اشغال نمود. تغییر مکان کلیه عناصر رزم و پشتیبانی رزم تیپ تا پایان روز۲۲ شهریورخاتمه یافت و فعالیت مقدماتی عملیاتی واحدهای تیپ۳ از روز۲۴شهریور آغاز و فرماندهان تیپ، گردانها و رؤسای ارکان۲[اطلاعات]و۳[عملیات] از منطقه مرزی حد فاصل پاسگاه سوبله تا فکه راشناسایی کردند و بررسیهای لازم برای تهیه طرح عملیاتی را انجام دادند. درگیری در پاسگاههای مرزی سوبله، رشیده، طاوسیه و منطقه چاههای نفت نزدیک مرز از روز ۲۵شهریور شدت گرفت. عناصر خود را برای مقابله با تهدیدات و سرکوب دشمن به صورت رسد، دسته و گروهان به پاسگاههای مرزی اعزام کرد، که این درگیریها تا ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ و شروع رسمی جنگ تحمیلی ادامه داشت(همو، ص۱۴۰-146؛ تیپ ۳ لشکر ۹۲ زرهی در... ، ص۲۱۰-215).
عملیات پدافندی تیپ۳ زرهی دشتآزادگان پس از تهاجم سراسری ارتش بعث عراق به ایران: با آغاز تجاوز عمومی ارتش عراق در۳۱ شهریور۱۳۵۹، لشکر۹زرهی که مأموریت اشغال دشتآزادگان و محاصره اهواز از سمت غرب را عهدهدار بود، از دو محور کاملاً مجزای تنگ چذابه- بستان- سوسنگرد و طلائیه- جفیر- کرخهکور به این منطقه هجوم آورد(همو،ص۱۸۹؛ حبیبی،دشتآزادگان در جنگ، ص۳۶). دشمن در محور تنگ چذابه- بستان- سوسنگرد با یگانهای زرهی و مکانیزه و اجرای آتش توپخانه از ساعت۱۷:۳۰روز ۳۱شهریور به پاسگاههای مرزی حمله کرد که با مقاومت یگانهای تیپ۳زرهی مواجه و با وجود تلاش بسیار موفق به پیشروی نشد و بهناچار به مواضع اولیة خود عقبنشینی کرد. نیروهای عراقی از ساعات اولیهى روز۱مهر ۱۳۵۹ حمله جدیدی را با استعداد بیشتر همراه با اجرای آتشهای شدید و پرحجم توپخانه آغاز کردند و بهرغم تلاش نیروهای مانوری تیپ۳ مستقر در پاسگاههای مرزی، موفق شدند تمام پاسگاههای مرزی را اشغال و جاده مرزی بستان- فکه را در کنترل کامل خود بگیرند. فشار ارتش عراق در محور چذابه- بستان در روز دوم مهر۱۳۵۹ ادامه یافت و حداکثر تلاش خود را برای پیشروی در این معبر به کار برد، ولی تا پایان۳مهر یعنی روز چهارم جنگ موفق نبود. ولی از اوایل روز۴مهرماه با افزایش فشار و اجرای آتشهای سنگین روی مواضع یگانهای تیپ۳ شروع به پیشروی در محور چذابه- بستان کرد و عناصر مانوری تیپ که سعی در کند کردن پیشروی آنها راداشتند مجبور به عقبنشینی نموده و خود را به شمال شهر بستان رساند. در این شرایط تیپ۳ لشکر ۹۲زرهی با اجرای عملیات تأخیری به تپههای اللهاکبر عقبنشینی و مواضع پدافندی پیشبینیشده در این تپهها را اشغال کرد. ارتش بعث عراق در بعدازظهر ۵ مهر ۱۳۵۹ یگانهای تیپ در تپههای اللهاکبر را زیر بمباران شدید و آتش توپخانه قرار داد و تلفات سختی به گردانهای تانک، مکانیزه و توپخانه وارد آورد که براثر آن تعداد زیادی از پرسنل تیپ شهید، مجروح و مفقود شدند. تیپ۳زرهی دشتآزادگان طی گزارشی در روز ۵ مهر ۱۳۵۹ به نماینده اعزامی لشکر۹۲ به تیپ اعلام کرد:« از دو گردان تانک تیپ(جمعاً ۱۰۶ دستگاه) فقط ۳ دستگاه تانک حاضر بهکار و از نفربرهای پی ام بی ۱ گردانهای پیاده مکانیزه(جمعاً ۶۰ دستگاه) فقط ۵ دستگاه باقیمانده است. همچنین استعداد عناصر تیپ۳زرهی به کمتر از یک گروهان تقلیل یافته و به همین علت نتوانستهاند مواضع پدافندی مناسب اللهاکبر را حفظ کنند و به سمت شرق و میدانتیر سدکرخه عقبنشینی و در تپههای غربی سدکرخه متوقف شدهاند(همو، نبردهای منطقه اهواز و...، ص۱۵۰-161؛ تیپ ۳ لشکر ۹۲ زرهی در... ، ص۲۱۵-219 ؛ نجفی راشد، توپخانه در سد و ...،ص ۴۴۹- 456).
با عقبنشینی و قطع تماس تیپ۳زرهی، نیروهای متجاوز عراق در شمال رودخانه کرخه به پیشروی ادامه دادند و با نصب پلی شناور در محل روستای سبحانیه* از رودخانه کرخه عبور کردند و شهرسوسنگرد را در هفتمین روز جنگ اشغال و تا نزدیک شهر حمیدیه پیش آمدند. اما با اجرای عملیات شهید غیوراصلی* توسط سپاهپاسداران انقلاب اسلامی در ۹مهر۱۳۵۹ که به منظور جلوگیری از محاصره و سقوط شهر اهواز در محور جنوب رودخانه کرخه صورت گرفت، جاده حمیدیه- سوسنگرد و شهرهای سوسنگرد و بستان آزاد شدند و نیروهای دشمن تا تنگ چذابه عقبنشینی کردند. بدنبال عقبنشینی دشمن، تیپ۳زرهی نیز در محور شمال کرخه بههمراه گروه رزمی ۱۴۸پیاده لشکر۷۷ خراسان در روز دهم مهرماه استفاده از موفقیت نموده و به سمت غرب و تپههای اللهاکبر پیشروی و مجدداً این تپهها را اشغال کرد(حسینی، نبردهای منطقه اهواز و...،ص ۱۶۹-194؛همو، تیپ ۳ لشکر ۹۲ زرهی در...، ص۲۲۲-223).
فعالیت دشمن مجدداً از روز ۱۸مهرماه افزایش یافت و مواضع رزمندگان تیپ۳زرهی در تپههای اللهاکبر را زیر آتش خود قرار داد. سپس در۱۹مهر۱۳۵۹ برای اشغال دوباره این تپهها تا روستاهای سیدخلف، صالححسن و حمودعاصی واقع در جنوبغربی تپههای اللهاکبر پیشروی و خود را به ۵ کیلومتری مواضع تیپ۳زرهی رساند. بدنبال اشغال دوباره بستان در روز۲۲مهرماه و پیشروی دشمن به سمت سوسنگرد در محور جنوب رودخانه کرخه و تشدید آتش توپخانه و فشار دشمن، موقعیت رزمندگان تیپ۳ در تپههای اللهاکبر مورد تهدید جدی قرار گرفت و مدافعان را مجبور نمود بهسمت شرق عقبنشینی کنند و به این ترتیب تپههای اللهاکبر بار دیگر در۲۷مهر ۱۳۵۹ به اشغال دشمن درآمد(همو، نبردهای منطقه اهواز و...، ص۱۷۶- 187). تیپ۳زرهی پس از عقبنشینی، یک خط دفاعی در۷کیلومتری شرق تپههای اللهاکبر تشکیل داد و پدافند در محور شمال رودخانه کرخه را به عهده گرفت(همو،ص۲۱۰- 212؛ مستخرجه از اسناد و مدارک پژوهشکده دفاع مقدس نزاجا).
عملیات آزادسازی شهر سوسنگرد: این نبرد باهدف رفع محاصره وآزادسازی سوسنگرد در ۲۶ آبان۱۳۵۹ اجرا گردید(جعفری، ص۳۰).محور اصلی این عملیات در جنوب رودخانه کرخه و به موازات جاده حمیدیه- سوسنگرد بود که یگانهای عملکننده شامل تیپ ۲لشکر۹۲زرهی ، گردان۱۴۸پیاده لشکر ۷۷ خراسان و نیروهای نامنظم شهید دکتر چمران و سپاه پاسداران توانستند از سمت شرق به سوی سوسنگرد پیشروی کرده، حلقه محاصره را شکسته و با نیروهای رزمنده محاصره شده در شهر الحاق حاصل کنند. همزمان تیپ۳زرهی دشتآزادگان نیزدر شمال رودخانه کرخه، ضمن پدافند از منطقه مسئولیت خود، با اجرای حداکثر حجم آتش توپخانه و با بکارگیری گردان۲۶۱ تانک به نیروهای دشمن حوالی روستای سبحانیه در شمال شرقی سوسنگرد حمله کرد و مانع احداث پل روی رودخانه کرخه و الحاق ستون شمالی و جنوبی دشمن در شمال سوسنگرد گردید(همو، تیپ ۳ لشکر ۹۲ زرهی در...، ص ۱۶۷-178؛ نبردهای منطقه اهواز و...،ص۲۳۰-243).
عملیات اللهاکبر: این نبرد که در بعضی از کتب تاریخ جنگ بنام امام علی(ع) نیز ثبتشده است، اولین عملیات هماهنگشده نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در منطقه خوزستان بود که در ۳۱ اردیبهشت۱۳۶۰ توسط یگانهای ارتش، سپاهپاسداران انقلاباسلامی و نیروهای ستاد جنگهای نامنظم دکترچمران با هدف تصرف تپههای اللهاکبر در منطقه عمومی سوسنگرد اجرا شد(جعفری،ص۵۰). بر اساس طرح عملیاتی امام مهدی(عج) که ستاد لشکر۹۲زرهی آن را در فروردین۱۳۶۰ تهیه نموده بود، تیپ ۳زرهی لشکر۹۲ در این عملیات ماموریت داشت بهصورت دورانی از دو محور شمالی(جناح راست) و جنوبی(جناحچپ) لبه جلویی منطقه نبرد(لجمن) حمله کرده، ارتفاعات اللهاکبر و شحیطیه را تصرف و تامین نماید (نجفیراشد، توپخانه در سد و ...، ص ۴۵۸- 467؛ حسینی،عملیات اللهاکبر، ص۷۴-170).
با شروع عملیات در ساعت۴بامداد ۳۱اردیبهشت۱۳۶۰، تیپ ۳ زرهی لشگر ۹۲ به فرماندهی سرهنگ زرهی عبدالله الماسی، پس از اجرای ۳۰ دقیقه آتشتهیه توپخانه با دو گردان تانک و دو گردان مکانیزه و همکاری مؤثر نیروهای سپاه پاسداران و شهید دکتر چمران به مواضع دشمن حملهور شدند، حدود ۹ کیلومتر پیشروی کرده و تپههای اللهاکبر را تصرف و دشمن را تا روستای جابِرهَمْدان در کناره شمالی رودخانه کرخه به عقب راندند و با دفع پاتکهای دشمن مواضع متصرفی را نگهداری و تحکیم کردند. بدین ترتیب نیروهای خودی در پایان عملیات اللهاکبر، برای اولین بار در طول ۸ ماه جنگ موفق شدند در یک عملیات تعرضی متقابل، ضمن واردآوردن تلفات و خسارات فراوان و اسارت حدود ۸۰۰ نفر از افراد دشمن، تپههای اللهاکبر و شَحیطیه را تصرف و نزدیک ۱۰۰ کیلومترمربع از اراضی شمال سوسنگرد را آزادکنند(بختیاری، عملیات طریقالقدس، ص ۳۲؛ حسینی، نبردهای منطقه اهواز و...، ص۴۷۰-479؛ همو،عملیات اللهاکبر، ص۲۵۵-258).
عملیات خیبر(شحیطیه/نصر): این نبرد در ۱۱شهریور۱۳۶۰ با بکارگیری تیپهای۳لشکر۹۲زرهی و۳لشکر۱۶زرهی ارتش و۲ گردان از سپاهپاسداران و گروه جنگهای نامنظم شهید چمران از دو محور شمال کرخه در غرب تپههای اللهاکبر و محورجنوب کرخه در غرب سوسنگرد به اجرا درآمد. برابر طرح"خیبر" لشکر۹۲ زرهی، تیپ۳زرهی بههمراه نیروهای سپاه پاسداران و ستاد جنگهای نامنظم مأموریت داشتند با هدف بیرونراندن دشمن از شمال روستای جابِرهَمْدان و نزدیک شدن به بستان در شمال رودخانه کرخه از تپههای اللهاکبر به سمت غرب پیشروی کنند(حبیبی، دشتآزادگان،ص۸۹؛ بختیاری، عملیات طریقالقدس، ص۳۴-35).
با شروع عملیات،تیپ۳ لشکر۱۶زرهی که در محور جنوب کرخه وارد عمل شده بود در همان دقایق اول پیشروی، با مقاومت سرسختانه دشمن بویژه در نزدیکی روستای مِگاسیس مواجه و متوقف گردید. در محور شمال کرخه تیپ۳لشکر۹۲زرهی بههمراه ۳گردان از سپاه پاسداران و ستاد جنگهای نامنظم از دو محور حمله خود را آغاز کردند. در محور چپ(جنوب)، نیروهای عملکننده در همان ساعات اول حمله توانستند ضمن تصرف روستای صالححسن،۶کیلومتر پیشروی نموده و خود را به ۲۰۰ متری خاکریز جابرهمدان(خاکریز عصاشکل) برسانند. ولی نزدیک شدن نیروهای خودی به خاکریز اصلی، عکسالعمل شدید و اجرای آتش سنگین دشمن را در پی داشت و سبب توقف نیروهای پیاده در این محور شد(حبیبی،اطلس خوزستان در جنگ، ص۱۳۸؛ حسینی، نبردهای منطقه اهواز و...،ص۵۳۶). در محور راست(شمال) نیروهای تیپ۳زرهی لشکر۹۲و نیروهای سپاه پاسداران به طور مشترک در محدوده تپه شحیطیه به سمت تپهی دیدهبانی دشمن معروف به "تپهسبز" در۶ کیلومتری شمال روستای جابرهمدان حرکت نموده و در ساعت۹صبح به شمالیترین نقطهی خاکریز عصاشکل دست یافته وتلفات و خساراتی را به نیروهای دشمن وارد کردند. تلاش برای تصرف کامل نیمهی شمالی خاکریز دشمن تا ساعت ۱۵ ادامه یافت، لیکن مقاومت دشمن مانع رخنهی بیشتر در این محور شد. حمله نیروهای خودی در روز دوم عملیات در محور راست به منظور تصرف قسمت دیگری از خاکریز عصاشکل ادامه یافت و یگانهای خودی موفق به ایجاد رخنه در مواضع مستحکم دشمن شدند ولی با پاتک سنگین یگانهای زرهی دشمن مواجه، رخنه ایجاد شده ترمیم و یگانها به عقب رانده شدند. ولی در نهایت نیروهای ایرانی توانستند تپه سبز و اراضی اطراف آن در فاصله ۸۰۰متری شمال خاکریز عصاشکل که دید عالی روی مواضع و حرکات دشمن داشت را نگه دارند و زمینه را برای اجرای عملیات طریقالقدس فراهم کنند(رزاقزاده،ص۲۱۳؛ بختیاری، عملیات طریقالقدس،ص۳۴-35)
عملیات طریقالقدس: این نبرد از۸آذر۱۳۶۰، بارمز«یا حسین(ع) فرماندهی» در منطقه دشتآزادگان با هدف آزادسازی شهر بستان و ۷۰روستای منطقه، تنگچذابه و رسیدن به مرز بینالمللی اجرا شد(جعفری،ص۶۶؛ رزاقزاده،ص۲۲۸). منطقه عملیاتی طریقالقدس در شمالغربی اهواز از شمال به ارتفاعات میشداغ و تپههای رملی منطقه، از جنوب به رودخانه نیسان و هویزه، از شرق به تپههای اللهاکبر و سوسنگرد و از غرب به هورالهویزه، تنگ چذابه و مرز بینالمللی محدود میشد. رودخانهکرخه در امتداد مسیر شرقی- غربی زمین منطقه را به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم می کرد(بختیاری، عملیات طریقالقدس ،ص۲۰-23).
برابر طرح عملیات، تیپ۳زرهی لشکر۹۲ با گردانهای100و۱۴۵پیادهمکانیزه،۲۶۱و۲۹۳تانک و گردان مستقل۲۲۱ سوارزرهی مامور از لشکر۹۲ و تیپهای پیاده۱۴امامحسین(ع) و ۳۴امام سجاد(ع) از سپاهپاسداران به عنوان تلاش اصلی عملیات ماموریت داشتند در شمال رودخانه کرخه از دو محور عمده، یکی حدفاصل روستای جابرهمدان در کرانه رودخانهکرخه تا تپه سبز در جناح شرقی و دیگری از دامنههای رملی میشداغ در جناح شمالی مواضع دشمن تک(حمله)کرده و پس از انهدام نیروهای دشمن و تامین منطقه شمالکرخه، با استقرار در تنگ چذابه پدافند کنند(همو، ص۶۴-65).
عملیات درساعت۳۰دقیقه ۸آبان با عبور نیروهای پیاده سپاهپاسداران از میادین مین و پیشروی به سمت مواضع دشمن، در شمال و جنوب رودخانه کرخه بهطور همزمان آغاز شد. در محور شمال کرخه، رزمندگان تیپ۳۴امامسجاد(ع) با اجرای یک تک جبههایی در همان ساعات اولیه حمله(ساعت۱:۴۳بامداد) موفق به شکستن خاکریز عصا شکل در جناح شرقی دشمن شدند. بدنبال باز شدن معابر و سقوط خط مقدم پدافندی دشمن، فرمانده تیپ۳زرهی در ساعت ۲:۰۵بامداد به گردانهای ۱۰۰پیادهمکانیزه، ۲۶۱تانک و۲۲۱سوارزرهی لشکر۹۲زرهی دستور داد سریعاً با روشن کردن چراغ تانکها ونفربرها از معابر بازشده وارد منطقه پدافندی ارتش بعث عراق گردیده،ضمن حمایت از نیروهای پیاده برای تأمین هدفهای واگذاری در عمق منطقه پیشروی نمایند.پیرو این دستور فرمانده تیپ، ابتدا گردانهای۲۶۱تانک و ۱۰۰پیادهمکانیزه و سپس گردان ۲۲۱سوارزرهی لشکر۹۲زرهی از خاکریز اول(خاکریز عصاشکل)عبور کرده و با استفاده از جاده شنی مرکزی وارد منطقه پدافندی دشمن شدند و با سرعت هرچه تمامتر در شمال و جنوب جاده مرکزی به سمت باختر و هدفهای واگذاری در خاکریز دوّم دشمن(مواضع احتیاط) پیشروی و در ساعت۲:۳۰ بامداد این خاکریز را تصرف کردند. یگانهای عراقی که از همان لحظات اولیه نبرد در منطقۀ شمال رودخانه کرخه، فرماندهی و کنترلشان از هم پاشیده شده بود، با آشفتگی و سراسیمه به سمت عقبه و بهسوی پل بستان پا به فرار گذاشتند و در این شرایط یگانهای تیپ۳زرهی در برخورد با مقاومتهای پراکنده دشمن آنها را منهدم و به تعقیب نیروهای در حال فرار پرداختند(همو،ص۸۶-88). در جناح شمالی نیز تیپ۱۴ امامحسین(ع) و گردان ۲۹۳تانک تیپ۳زرهی با استفاده از اصل غافلگیری و فریب دشمن با اجرای مانور احاطهیی یک طرفه، خاکریز عصاشکل را دور زده و با عبور از تپههای رملی در جناح شمالی دشمن همزمان از سه نقطه به دشمن حملهور شدند. پس از آنکه گردانهای عملکننده تیپ امامحسین(ع) درکمتر از یک ساعت موفق به تصرف مواضع توپخانه و یگانهای احتیاط دشمن در عقبه محور شمالکرخه شدند؛ گردان۲۹۳تانک به فرماندهی سرهنگ۲ علی صفوی سهی از ساعت ۲:۴۰بامداد حرکت به سمت جنوب را آغاز و وارد دشت شمال بستان شد تا ضمن قطع جاده بستان به تنگ چذابه، راه عقبنشینی دشمن را سد و از ورود یگانهای تقویتی دشمن جلوگیری و تنگ چذابه را نیزتأمین نماید،که نهایتاً این گردان تا ساعت۶:۳۰ بامداد این تنگ را تأمین و آماده دفع پاتکهای دشمن شد. با تصرف و تامین تنگ چذابه، مناطق شمال بستان و آزادسازی این شهر در ساعت ۹صبح و همچنین تصرف پلهای ابوچلاچ و حاج مسلم در روز اول عملیات، نیروهای عملکننده در منطقه شمالکرخه به طور کامل به اهداف خود دست یافتند(همو، ص۹۱-94؛ حبیبی، همان، ص۱۶۱).
روزهای دوم و سوم نبرد در شمالرودخانهکرخه، با تبادل آتش و تلاش نیروهای خودی برای نگهداری، تحکیم و تثبیت اهداف و ایجاد مواضع پدافندی در تنگ چذّابه سپری شد. در روز چهارم نبرد(11آذر)، نیرویی از دشمن به استعداد ۲گردان مکانیزه از تیپ ۱۰گارد جمهوری به همراه عناصر پیاده از ارتش خلقی(جیش الشعبی) از محور فکه- سوبله وارد عمل شده و در تنگ چذّابه اقدام به پاتک سنگینی نمودند که توسط گردان۲۹۳تانک ازتیپ۳لشکر۹۲زرهی و تیپ امام حسین(ع) سپاهپاسداران خنثی و تلفات سختی به دشمن وارد گردید( بختیاری، ص۹۹-101). روز پنجم نبرد نیز با تبادل آتش و تلاش نیروهای خودی برای نگهداری و تحکیم دستاوردها ادامه داشت اما در ششمین روز نبرد(13آذر)، نیروهای عراقی تلاش کردند منطقه مثلث شکل شمال غرب پلسابله را بار دیگر به تصرف خود در آورده و از آن طریق بستان را تهدید کنند. اما هوشیاری نیروهای خودی و حضور به موقع نیروهای تقویتی ارتش از جمله تیپ۳لشکر۹۲زرهی و نیروهای سپاهپاسداران در شمال و جنوب پل سابله و واکنش سریع آنها در مقابله با اقدام تهاجمی دشمن موجب شد تا نیروهای عراقی با تحمل تلفات سنگین، چندین کیلومتر عقبنشینی کرده و در جنوب سابله مستقر شوند(همو،ص۱۱۰-116؛ حبیبی، همانجا،ص۱۶۲). نیروهای خودی در روزهای بعد نیز به تحکیم مواضع تصرف شده پرداختند. بدین ترتیب در پایان عملیات طریقالقدس، ۶۵۰کیلومترمربع از خاک ایران اسلامی، شهر بستان، حدود۷۰ روستا، ۵ پاسگاه مرزی و تنگ استراتژیک چذابه آزاد شد(جعفری، ص۶۶ ؛ کیهانپناه، ص۶۹).
عملیات فتحالمبین: این نبرد از۲تا۱۰ فروردین١٣۶١به مدت ۸ روز در منطقه غرب رودخانهکرخه و شوش با هدف آزادسازی ارتفاعات عینخوش، علیگرهزد، ابوصلیبیخات و رادار، تنگرقابیه ، ارتفاعات غرب چنانه، جاده اندیمشک- دهلران و تامین شهرهای اندیمشک، شوش، دزفول و جاده اندیمشک- اهواز اجرا شد(جعفری،ص۷۴ ؛ معینوزیری،ص۱۱). قرارگاه مرکزی کربلا به فرماندهی مشترک نیروی زمینی ارتش و سپاه پاسدارانانقلاب اسلامی، با چهار قرارگاه فرعی قدس،نصر، فجر، و فتح در سه مرحله هدایت و فرماندهی عملیات را بر عهده داشت. لشکر۹۲زرهی(منهای تیپ۲زرهی) و تیپ۵۵هوابرد از ارتش و تیپهای ۸نجف، ۲۵کربلا و۴۶فجر از سپاهپاسداران قرارگاه فتح را تشکیل دادند(همو،ص۹۸-108).
تیپ ۳ زرهی دشت آزادگان برابر طرح عملیاتی کربلای۲(فتح المبین) با تیپ ۲۵ کربلا از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بهصورت مشترک در قالب قرارگاه فتح ۳ در عملیات شرکت داشت(نجفی راشد، توپخانه در عملیاتهای آفندی و...، ص ۲۲۲). تیپ۳ در مرحله نخست عملیات که از دوم فروردین۱۳۶۱ آغاز شد، به علّت آنکه دشمن در تک مختلکننده روز ۲۹اسفند ۱۳۶۰ در منطقه رقابیه، سازمان و تهیههای آفندی قرارگاه فتح را به طور نسبی برهم زده بود، به همراه سایریگانهای قرارگاه فتح نقش تثبیتکننده را به عهده داشت و تنها به منظور وارد کردن تلفات و خسارات و درگیر نگهداشتن نیروها دشمن واردعمل شده و در حد امکان توانست ضمن انهدام تعدادی از تانکها و نفربرهای مستقر در رقابیه به دشمن ضرباتی وارد سازد(معینوزیری، ص۱۲۷).
تیپ ۳زرهی درمراحل بعدی عملیات، ابتدا از ۴ فروردین۱۳۶۱ تحتامر قرارگاه نصر گرفت و با استقرار درحوالی تپههای علیگرهزد مأموریت احتیاط قرارگاه نصر را عهدهدار گردید. مجدداً از ۶ فروردین۱۳۶۱ زیرامر قرارگاه فتح قرارگرفت و در مرحله چهارم عملیات که در۸ فروردین۱۳۶۱ اجرا گردید، موفق شد زودتر از سایر عناصر متبوع لشکر۹۲زرهی تپه برقازه، یکی از مهمترین اهداف عملیات و عقبه دشمن را اشغال کند(همو، ص۱۵۷- 173؛ شاهان، ص۳۰۰). پس از کسب پیروزی و پایان عملیات، تیپ ۳زرهی برابر دستور جزبهجز شماره ۴ نزاجا(نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران) از ۹ فروردین ۱۳۶۱ با واگذاری مناطق آزادشده به یگانهای لشکر ۷۷ پیاده خراسان به منطقه عمومی جنوب اهواز تغییرمکان داد که این جابجایی تا ۳۱ فروردین۱۳۶۱به طول انجامید(معینوزیری،همانجا، ص۱۸۰؛ نجفیراشد، همانجا، ص۳۱۷).
عملیات بیتالمقدس(کربلای۳): این نبرد از۱۰اردیبهشت تا۳خرداد۱۳۶۱ با رمز یا علیبنابیطالب(ع) در منطقهای به وسعت بیش از ۵۰۰۰ کیلومترمربع در غرب رودخانه کارون بهمنظور آزادسازی شهرهای خرمشهر، هویزه و جاده خرمشهر- اهواز و خارج ساختن شهرهای اهواز، حمیدیه، سوسنگرد و جاده اهواز- آبادان از برد توپخانه دشمن و تأمین مرز بینالمللی، توسط قرارگاه مرکزی کربلا(مشترک بین ارتش و سپاه پاسداران) با سه قرارگاه فرعی قدس، فتح، نصر و شرکت یگانهای عمده نیروی زمینی ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اجرا گردید. لشکر۹۲زرهی خوزستان، بطور مشترک با تیپهای۳۷زرهی و ۵۵هوابرد ارتش و تیپهای ۱۴امامحسین(ع)، ۸نجف و۲۵کربلای سپاهپاسداران، در قالب قرارگاه فتح در این عملیات شرکت کرد(جعفری، ص۷۶؛ میرزایی، ص ۳۴۷-348؛ بختیاری،عملیات بیتالمقدس، ص۵۰-51). بر اساس طرح عملیاتی ذوالفقار قرارگاه فتح، تیپ۳زرهی دشتآزادگان با تیپ ۸ نجف از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در قرارگاه فتح۳ سازماندهی گردید و مأموریت آن تک(حمله) در پهلوی شمالی منطقه قرارگاه فتح و تأمین خط سرپل در منطقه واگذاری بود(نجفیراشد،همانجا،ص۳۵۳-358؛ بختیاری، همانجا،ص۹۳).
در مرحله نخست عملیات، نیروهای قرارگاه فتح۳ همانند سایر یگانهای قرارگاه فتح پس از عبور از رودخانه کارون، پیشروی به سمت خط سرپل و تأمین آن را آغازکرده و خود را به خاکریز حاشیه شرقی جاده خرمشهر- اهواز(خط سرپل) رسانده، پس از درگیری شدید با دشمن موفق شدند تا ساعت ۹ صبح مقاومتهای متجاوز را درهم شکسته و خط سرپل واگذاری را بهطور کامل تصرف کنند، هدفهایشان را تأمین و با تحکیم مواضعشان پشت خاکریز مرتفع احداثشده در کنار جاده اهواز- خرمشهر به ارتفاع ۳متر، آماده پدافند و دفع پاتکهای دشمن شوند(بختیاری، همانجا، ص۹۱-100).
مرحلۀ دوم عملیات ازساعت۲۱:۳۰روز ۱۶اردیبهشت با تک(حمله) قرارگاههای فتح ۳و۱ بمنظور تامین خط مرزبینالمللی آغاز شد. یگانهای تانک و پیادهمکانیزه تیپ۳زرهی به همراه سایر یگانهای قرارگاه فتح۳ از ساعت ۲۲:۱۵پیشروی خود را حدفاصل ایستگاه حسینیه تا جنوب نیمایستگاه نود در غرب جاده اهواز- خرمشهر آغاز کردند و توانستند تا ساعت ۲:۱۰بامداد ۱۷ اردیبهشت با سرکوب دشمن از خط دژ مرزی در کیلومتر ۲۵ خرمشهر عبور کرده و تا ساعت ۳:۳۰ بامداد خط مرز را تأمین کنند. ارتش عراق در طول روزهای۱۷تا۱۹اردیبهشت با انجام پاتکهای متعدد وضعیت دشواری را برای یگانهای قرارگاه فتح به وجود آورد، از این رو گردانهای تانک و مکانیزه قرارگاه فتح۳(تیپ۳) به مقابله با پاتکهای پیدرپی دشمن پرداخته،آنها را دفع و دشمن را با دادن تلفات مجبور به عقبنشینی کردند. تیپ۳زرهی در مراحل بعدی عملیات برابر دستور جز بهجز قرارگاهفتح در خطوط پدافندی جدار مرز بهمنظور تحکیم مواضع آزادشده مستقر گردید(مستخرجه از اسناد و مدارک پژوهشکده دفاع مقدس نزاجا؛ بختیاری، همانجا، ص۱۰۹-113).
عملیات خیبر: این نبرد از ۳ تا ۲۲ اسفند۱۳۶۲ با رمز یا رسولاالله(ص) در دو محور هورالهویزه و منطقه پاسگاه زید اجرا شد. قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء(ص) با ۲قرارگاه نجف به فرماندهی سپاهپاسداران در محورشمال(هورالهویزه) و قرارگاهکربلا به فرماندهی ارتش در محور جنوب(پاسگاه زید)، هدایت این نبرد را بر عهده داشت. قرارگاه کربلا مأموریت داشت در مرحله اول عملیات حدفاصل کوشک در شمال و شلمچه در جنوب به سمت غرب پیشروی کند و کرانه نهر کتیبان در شرق شطالعرب را تصرف و پلهای روی آن را تحت کنترل درآورد. لشکر۹۲زرهی منهای تیپ۲زرهی و توپخانه لشکری که زیرامر قرارگاه نجف قرار گرفته بودند، با تیپهای۱و۳زرهی تحتامر قرارگاه کربلا در قالب سازمان قرارگاه کربلا ۳ در این عملیات شرکت کرد(جعفری، ص۹۶؛ حسینی،نبردهای سال۱۳۶۲...،ص۳۰۹-321).
مرحله نخست عملیات قرارگاه کربلا از ساعت ۱۸:۳۰ روز سوم اسفند با حمله یگانها در حوالی پاسگاه زید عراق آغاز شد. نیروهای تکور پس از شروع حرکت در همان ساعات اول پیشروی به موانع سدکننده سخت دشمن برخورد کردند و با مقاومتهای دشمن روبرو شدند. از طرف دیگر طولانی شدن عملیات باز کردن معابر در میدانهای مین دشمن سبب توقف اجباری و کند شدن آهنگ پیشروی نیروهای خودی گردید بهنحویکه تا حدود ساعت۲۴ یگانهای فتح نتوانستند معابر عمدهای در موانع دشمن باز کنند و نیروهای عراقی که مواضع پدافندی مستحکمی داشتند بهتدریج آتشهای خود را بر روی رزمندگان شدیدتر کردند. بعضی از یگانهای خودی هم که موفق شدند معابری در میدانهای مین ایجاد کنند و پیشروی به سمت غرب را ادامه دهند بعد از عبور از میدانهای مین با مانع خندقی دشمن مواجه شدند و پیشروی آنها بهکلی متوقف گردید. به این ترتیب در محور پاسگاه زید(محور شرق بصره) عملیات یگانهای خطشکن قرارگاه کربلا علیرغم تلاش گسترده، به علت استحکام مواضع پدافندی عراق با موفقیت توأم نشد و عملاً عملیات آفندی قرارگاه کربلا در شرق بصره از روز ۴اسفند متوقف گردید. در این مرحله یگانهای لشکر۹۲زرهی ازجمله تیپ ۳زرهی در احتیاط قرارگاه کربلا قرار داشتند(بختیاری، معارف جنگ، عملیات نظامی...، ص۱۹۶-197؛ حسینی،نبردهای سال۱۳۶۲ تا...،ص۳۲۶-331). در مرحله دوم عملیات بر اساس دستور شماره یک قرارگاه خاتمالانبیاء(ص) و با تغییرات در سازمان رزمی، تیپ۳لشکر۹۲ زرهی از کنترل عملیاتی قرارگاه کربلا خارج گردید و در کنترل عملیاتی قرارگاه نجف قرار گرفت ودر منطقه تجمعی در عقبه این قرارگاه مستقر شد تا بنا به دستور در محور طلایه - نشوه وارد عمل شود(همو، ص۳۳۴-335).
پس از تصرف جزایر مجنون توسط نیروهای رزمنده ایران، پدافند قسمتی از این منطقه حساس و مناطق مجاور آن مانند طلائیه، کوشک، حسینیه، زید از اواخر اسفند۱۳۶۲ تا بهمن۱۳۶۳ به لشکر۹۲زرهی خوزستان ازجمله تیپ۳زرهی دشتآزادگان واگذار شد. ارتش عراق در این منطقه تلاش زیادی کرد تا جزایر مجنون را پس بگیرد و به همین منظور تکهای زیادی را اجرا و با گلولهباران و بمبارانهای شدید، وضعیت بسیار خطرناکی در این جزایر و مناطق مجاور ایجاد نمود؛ به همین علت یگانهای مستقر در جزایر جنوبی و شمالی ازجمله تیپ ۳زرهی دشتآزادگان هر دو ماه یکبار برای بازسازی و تجدید سازمان، تعویض می شدند. لشکر۹۲ زرهی سپس با سازماندهی قرارگاه کربلای۳، مسئولیت پدافند از مناطق عملیاتی طلاییه، کوشک، حسینیه و پاسگاهزید را تا بهمن۱۳۶۴ برعهده گرفت و تیپ۳زرهی به تناوب در خطوط پدافندی این مناطق استقرار داشت(جمشیدی، جلد۱،ص۷۷-85؛ سوابق روزنامه ودفاتر کار پروندههای رکن دوم و سوم لشکر۹۲زرهی مستخرجه از اسناد نزاجا).
تیپ۳زرهی در سالهای ۱۳۶۵، ۱۳۶۶و تا تیر۱۳۶۷ش و برقراری آتشبس بین ایران و عراق، عملیات پدافندی خود را برابر امریههای صادره و دستورهای عملیاتی لشکر۹۲زرهی بهصورت متناوب در مناطق جزایر مجنون، حسینیه، طلائیه، کوشک، زید و شلمچه ادامه داد و در مقاطعی نیز مأموریت احتیاط لشکر۹۲زرهی و نیروی زمینی را عهدهدار می گردید(جمشیدی،همانجا، ص ۸۵-86 و مستخرجه از اسناد و مدارک پژوهشکده دفاع مقدس نزاجا).
ماموریتهای تیپ۳زرهی لشکر ۹۲ زرهی پس از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران: پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل متحد و برقراری آتشبس بین دو کشور ایران و عراق، تیپ۳زرهی به مدت ۳ سال مأموریت مراقبت مرزی در مناطق کوشک و طلائیه را به عهده داشت و در بهمن ۱۳۶۹ش برابر طرح رجعت نزاجا به پادگان دشتآزادگان بازگشت.تیپ۳زرهی مجدداً برابر تدبیر نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران بهمنظور مقابله با تحرکات منافقین(سازمان مجاهدین خلق) و مبارزه با اشرار و قاچاقچیان، از ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۳ش در منطقه عمومی بستان و فکه؛ از سال ۱۳۷۳تا ۱۳۷۴ش در منطقه رقابیه و صفریه؛ از ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۷ش درمنطقه اروندکنار و از۱۳۸۰تا۱۳۸۱ش در منطقه فکه مسئولیت مراقبت مرزی را به عهده داشت. تیپ در طول سالهای پس از اجرای آتشبس علاوه بر اجرای ماموریتهای مراقبت مرزی؛ بازسازی تجهیزات ، وسایل ، تأسیسات پادگانی، تغییر ساختار و جایگزینی تانکهای تی۷۲اس روسی با تانکهای چیفتن انگلیسی را بهنحو شایسته به انجام رساند. همچنین آموزشهای یگانی را به منظور بالا بردن توان رزمی و انتقال تجربیات ۸سال دفاعمقدس به پرسنل جدید اجرا نمود و در مانورهای متعددی شرکت کرد(سوابق دفاتر روزنامه و کار و پروندههای رکن دوم و سوم لشکر ۹۲ زرهی).
شهدای تیپ۳زرهی لشکر۹۲زرهی در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و ماموریتهای مراقبت مرزی: در طول هشت سال جنگ تحمیلی و ماموریتهای مراقبت مرزی پس از آن، ۶۴۷ تن از کارکنان تیپ ۳ زرهی دزفول شامل ۲۸ افسر،۶ افسر وظیفه،۱۲۷ درجهدار پایور، ۴ کارمند فنی،۲دانش آموز پایور، ۳۰ درجهدار وظیفه، ۳۲ دیپلم وظیفه، ۲۶ سرباز احتیاط و ۳۸۴ سرباز وظیفه به شهادت رسیدند و نیز ۸ تن از کارکنان تیپ جاویدالاثرشدند(جمشیدی، ج۲،ص ۱۵۰- 159؛ شعبه ایثارگران تیپ ۳۹۲زرهی).
تغییرات سازمانی تیپ ۳ زرهی دشت آزادگان پس از جنگ تحمیلی: نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۸۹ش برابر امریه ۶۶/5110-10/08/89 ، دستورالعمل کلی طرح ثامنالائمه(ع) را بهمنظور ایجاد تحول در ساختار، سازمان، ترکیب و آمایش یگانهای نزاجا برای بهرهمندی از سازمانی پویا و برخوردار از حداکثر توان رزمی جهت مقابله با تهدیدات منطقهای و فرا منطقهای را ابلاغ نمود، که بر مبنای دستورالعمل مذکور تیپ۳زرهی در سال۱۳۹۰ش از لشکر ۹۲زرهی منتزع و تشکیل تیپ مستقل392زرهی شهید سرلشکر مسعود عاشوری داد و از آن هنگام تاکنون تحتامر نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران به اجرای ماموریت می پردازد(سوابق دفاتر روزنامه و کار و پروندههای رکن دوم و سوم لشکر ۹۲زرهی).
ماخذ: اسدی، هیبت الله، آتش توپخانه، تهران: انتشارات دانشگاه فرماندهی و ستاد آجا،۱۳۹۳ش.؛ اسناد و مدارک مرکز پژوهشهای دفاع مقدس سازمان ایثارگران نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، پرونده لشکر ۹۲ زرهی خوزستان، ۱۳۵۹-1367ش.؛ بختیاری، مسعود، عملیات طریقالقدس و آزادسازی شهر مرزی بستان "آذرماه ۱۳۶۰ " تهران: ایران سبز،۱۳۸۰ش.؛ همو، عملیات بیتالمقدس و آزادسازی خرمشهر، تهران، ایران سبز،۱۳۸۰ش.؛ همو، عملیات نظامی در جبهه جنوب پس از آزادی خرمشهر، معارف جنگ، به قلم جمعی از اعضاء هیئت علمی و پیشکسوتان دفاع مقدس، تهران: ایران سبز، چاپ چهارم،۱۳۹۶ش.؛ جدول حضور گردانهای نزاجا در مناطق مرزی پس از قطعنامه، مرکز پژوهشهای دفاع مقدس سازمان ایثارگران نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران،۱۴۰۰ش.؛ جعفری، مجتبی، اطلس نبردهای ماندگار،تهران: سوره سبز،۱۳۹۴ش.؛ جمشیدی، رسول، طلایهداران کربلای ایران، ج۱و۲، اهواز:کمیته انتشارات و چاپ کتب یادواره امیران و ۴۵۰۰ شهید لشکر زرهی۹۲ خوزستان، رکن سوم لشکر،۱۳۸۶ش.؛ جوادیپور، محمد، نیکفرد، علی، حسینی، سیدیعقوب، ارتش جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس، جلد اول (نبردهای غرب دزفول)، تهران: انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی آجا، چاپ اول،۱۳۹۴ش.؛ حبیبی، ابوالقاسم، اطلس خوزستان در جنگ ایران و عراق، تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول، ۱۳۹۳ش.؛ همو، دشتآزادگان در جنگ، تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس ، چاپ سوم ،۱۳۹۰ش.؛ حسینی، سیدیعقوب، نبردهای منطقه اهواز و سوسنگرد در آغاز جنگ، تهران: ایران سبز،۱۳۹۴ش.؛ همو، تاریخ نظامی جنگ تحمیلی تا ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ برخوردهای مرزی قبل از جنگ، ج ۲، تهران: سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۸۷ش.؛ همو، جبهه جنوب در شهریور۵۹، تهران:سازمان عقیدتی سیاسی ارتشجمهوریاسلامیایران با همکاری هیئت معارف جنگ شهید سپهبد علی صیاد شیرازی،۱۳۸۶ش.؛ همو،تیپ ۳لشکر۹۲زرهی در آغاز جنگ تحمیلی، پدافند در دشتآزادگان، تهران: ایران سبز،۱۳۹۲ش.؛ همو، عملیات اللهاکبر منطقه عمومی سوسنگرد، تهران: ایرانسبز، ۱۳۹۳ش.؛ همو، عملیات رمضان، تهران: ایران سبز،۱۳۹۲ش.؛ همو، نبردهای سال۱۳۶۲تاپایان۱۳۶۴، تهران: ایران سبز،۱۳۸۹ش. ؛ رزاقزاده، امیر، نبرد طریقالقدس، تهران: سپاهپاسداران انقلاب اسلامی، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس،۱۳۹۱ش.؛ سوابق دفاتر روزنامه و کار و پروندههای رکن دوم و سوم لشکر ۹۲ زرهی، اهواز، آرشیو رکن سوم لشکر ۹۲ زرهی ؛ شاهان، محسن، عملیات فتح المبین، «قرارگاه فتح» شرح عملیات همراه با اسناد و مدارک، تهران: ایران سبز، ۱۳۸۷ش.؛ شعبه ایثارگران تیپ ۳۹۲زرهی؛ شیرعلینیا، جعفر، جاده فانوس، روایت دشتآزادگان، تهران: نشر فاتحان،۱۳۸۸ش.؛ کیهانپناه، امیرحسین، اطلس نبرد بیتالمقدس، تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول، ۱۳۹۶ش.؛ لیست اسامی فرماندهان لشکر، تیپ مستقل و گروههای توپخانه در زمان جنگ، ساحادم آجا، لشکر ۹۲ زرهی،۱۳۹۹ش؛ کارنامه عملیاتی لشکر ۹۲زرهی، اهواز: رکن سوم لشکر ۹۲ زرهی،۱۳۷۹ش.؛ مستخرجه از اسناد و مدارک پژوهشکده دفاع مقدس نزاجا.؛ معینوزیری، نصرتالله، نیروی زمینی در عملیات فتح المبین، تهران، ایران سبز، ۱۳۹۲ش.؛ موسوی قویدل، سید علیاکبر، سال اول جنگ تحمیلی، معارف جنگ، به قلم جمعی از اعضاء هیئت علمی و پیشکسوتان دفاع مقدس، تهران: ایران سبز، چاپ چهارم،۱۳۹۶ش.؛ همو، عملیات فتحالمبین«قرارگاه کربلا»، تهران: ایران سبز، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.؛ میرزایی، رضا، حماسه نامداران گمنام، تهران: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس،۱۳۹۴ش.؛ نجفیراشد، محمد و همکاران، توپخانه در سد و تثبیت متجاوز، تهران: ایران سبز،۱۳۹۶ش.؛ همو، توپخانه در عملیاتهای آفندی و مأموریتهای ویژه، تهران: ایران سبز، ۱۳۹۷ش.
/علی احمدی/